loading...

98music07

پيدا نمي شدي تو شايد که مرده بودم من با تو خو گرفتم از خنده ات شکفتم چشم تو شاعرم بود تا اين ترانه گفتم در خلوت سرایم یکباره پر کشیدی آهنگاه ای پرنده بار دیگر پریدی

♥حسـ ــین♥ بازدید : 64 جمعه 19 بهمن 1397

آسيمه سر رسيدي از غربت بيابان

دلخسته ديدمت از آوار خيس باران

وامانده در تبي گنگ ناگه به من رسيدي

من خود شکسته از خود در فصل نااميدي

در برکه دو چشمت نه گريه و نه خنده

گم کرده راه شب را سرگشته چون پرنده

من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو