loading...

98music07

آهنگ مفتعلن امیر آرامز فلک قوت نگیرم دهن خویش ببندمشکم ار زار بگرید من عیار بخندممثل بلبل مستم قفس خویش شکستمسوی بالا بپریدم که من از چرخ بلندمنه چنان مست و خرابمکه خورد آتش و آبمهمگی غرق جنونم همگی س

♥حسـ ــین♥ بازدید : 111 سه شنبه 28 اسفند 1397


آهنگ مفتعلن امیر آرام

ز فلک قوت نگیرم
دهن خویش ببندم
شکم ار زار بگرید
من عیار بخندم
مثل بلبل مستم
قفس خویش شکستم
سوی بالا بپریدم
که من از چرخ بلندم
نه چنان مست و خرابم
که خورد آتش و آبم
همگی غرق جنونم
همگی سلسله مندم
همه پر بار از آنم


که منم نای و تو نایی
چو تویی خویش من ای جان
پی این خویش پسندم


از جمادی مردم نامی شدم
از جمادی مردم نامی شدم
و ز نما مردم به حیوان سرزدم
من ز حیوان مردم و آدم شدم
من ز حیوان مردم و آدم شدم
پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم
بار دیگر هم بمیرم از بشر
تا بر آرم از ملائک بال و پر
بار دیگر از ملک پران شوم
آنچه اندر وهم ناید آن شوم

قافیه و مفعله را,گو همه سیلاب ببر
قافیه و مفعله راوگو همه سیلاب ببر
پوست بود,پوست بود در خور مغز شعرا
رستم از این بیت و غزل ای شه دیوان ازل
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا

از جمادی مردم نامی شدم
از جمادی مردم نامی شدم
و ز نما مردم به حیوان سرزدم
من ز حیوان مردم و آدم شدم
من ز حیوان مردم و آدم شدم
پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم
بار دیگر هم بمیرم از بشر
تا بر آرم از ملائک بال و پر
بار دیگر از ملک پران شوم
آنچه اندر وهم ناید آن شوم

قافیه و مفعله را,گو همه سیلاب ببر
قافیه و مفعله را,گو همه سیلاب ببر
پوست بود,پوست بود در خور مغز شعرا
رستم از این بیت و غزل ای شه دیوان ازل
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا

مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا

مفتعلن

مفتعلن







اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
    آرشیو