loading...

98music07

امید علومی حسرت آب خیلی مردونگی میخواد ، دم چشمه با لب تشنه ، خیلی حرفه واسه یه عاشق ، دم آخر تیغ و دشنهیه دل دریایی میخواد بار غم دوش کشیدن ، مگه محشر به چی میگن ؟ که اونا محشرو دیدن .اینجا و اونجا

♥حسـ ــین♥ بازدید : 56 جمعه 19 بهمن 1397

امید علومی حسرت آب

خیلی مردونگی میخواد ، دم چشمه با لب تشنه ، خیلی حرفه واسه یه عاشق ، دم آخر تیغ و دشنه
یه دل دریایی میخواد بار غم دوش کشیدن ، مگه محشر به چی میگن ؟ که اونا محشرو دیدن .

اینجا و اونجا پیکرای غرق خون ، ناله و صدای گریه تا سر حد جنون
تشنگی تو عین گر گرفتگی داره آتیش میزنه به جونای نیمه جون

یکی قراره برگرده بیاد از تو فرات ، آخ که چقدر تو غریبی بمیرم برات

ادامه مطلب


یکی بی سو شده چشماش
یکی غلتیده به خونه



یکیشون خیال مشکو تو سرش می پرورونه
یکی از ترس یه شلاق ، توی غیرتش میسوزه
یکی منتظر به راهه ، چشماشو به در میدوزه

گذاشتن به دلاشون حسرت آب ، حالا دیگه گلا رو دارن میبرن اسیری
حالا دیگه ورد زبون همه بود : چرا بابا داری تو از پیشم میری؟

نشد تا غرور آسمونو بشکنن
جاش به صورت رازقی سیلی زدن

یکی بی سو شده چشماش
یکی غلتیده به خونه
یکیشون خیال مشکو تو سرش می پرورونه
یکی از ترس یه شلاق ، توی غیرتش میسوزه
یکی منتظر به راهه ، چشماشو به در میدوزه







اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
    آرشیو