شاید خواست خدا بود شاید قسمتم بود
که یاد بگیرم به کسی دل نبندم
شاید دیر باشه ولی بذار تا بگم
شاید یه حرفی دارم و هزار تا گله
چه روزای خوشی ساختی تو از نبودم
ولی هنوزم عکسای تو هم هم زیونن
گرچه دائما جلومی اگه میخای بری
دارم خط میکشم تو رو از زندگیم
مثل اول چه چشای نازی داری
الهی بمیرم فکر میکردم دوسم داری
آخ منو نگا که چه ساده بودم
آره... که به تو دل داده بودم
به تو که حرمت آبرو و حیا نداری
برو تو دیگه تو دل من جایی رو نداری
منه دیوونه میمیرم واسه چه آدمی؟
واسه تویی که خیلی وقته بی خیالمی؟
یادته میگفتی که از سنگه دلش
گفتی غروب جمعه است و خیلی تنگه دلت
گفتم عزیز دلم من واست چیکار بکنم
میخای به همه دخترا بی محلی کنم؟
میخای به جای این که اینجوری گریه کنی
منو بغل کنی و بهم تکیه کنی؟
اْمسال من دلشون خیلی غمگین تره
نگاهشون نسبت به عشقشون سنگینتره...
یادته گفتی که دیگه تورو با اون نبینم
گفتم جونمو میدم یه قطره اشکتو نبینم...
خودتون گفتی که باهم باشیم
منم ازت خواستم دوست فابم باشی...
تو رفتی که بی تو من بمیرم
ندیدی که بی تو گوشه گیرم
نگو تقدیر من این بود عزیزم
تو نباشی و بی تو من بمیرم